فیزیک هستهای بخشی از دانش فیزیک است که به خواص و ویژگیهای هسته اتمها میپردازد. در این نوع شاخه از ذرات بسیار ریز اتم مانند الکترون گرفته تا بزرگترین جرم موجود در اتم یعنی پروتون وخواص اتمها در حالتهای مختلف بحث میکند
فيزيك اول دبيرستان...برچسب : نویسنده : حسين نوريان physics1 بازدید : 198
فیزیکدان دانشمندی است که در زمینهٔ فیزیک به مطالعه و پژوهش میپردازد. فیزیکدانان به بررسی طیف گستردهای از پدیدههای فیزیکی در بسیاری از شاخههای فیزیک میپردازند: از ذرههای زیراتمی که همهٔ مواد معمولی از آنها ساخته شدهاند تا رفتار جهان ماده به عنوان یک کل.[۱]
از فیزیکدانهای نامدار میتوان به نیوتون، اینشتین، ارشمیدس، خوارزمی، ابن هیثم، کوپرنیک، کپلر، گالیله، رادرفورد، پلانک، ماری کوری، شرودینگر، فارادی، فرمی، پائولی، آمپر، کارنو، ماکسول، هایزنبرگ، هرتز، هاوکینگ، هوک، تسلا، بوهر و دیراک اشاره کرد.
دانشگاهها، آزمایشگاههای دولتی و صنایع خصوصی بیشترین استخدامکنندگان فیزیکدانها هستند؛ اما فیزیکدانها بیشتر در زمینههایی بهجز فیزیک کار میکنند. جاهای بسیاری تنها دارندگان مدرک دکترای فیزیک را بهکار میگیرند.
معتبرترین جایزه در رشتهٔ فیزیک، جایزهٔ نوبل است که از سال ۱۹۰۱ توسط آکادمی سلطنتی علوم سوئد داده میشود.
فيزيك اول دبيرستان...برچسب : نویسنده : حسين نوريان physics1 بازدید : 161
از دوران باستان، انسانها سعی میکردند که رفتار طبیعت را درک و پیش بینی کنند. در ابتدا این گونه پرسش ها در مورد طبیعت و رفتار آن، در قلمرو فلسفه دسته بندی می شد. به همین دلیل است که در نوشته های فیلسوفان باستان همچون ارسطو ،افلاطون و بطلمیوس و ... نوشته های بسیاری در مورد رفتارهای طبیعت، مخصوصا حرکت ستارگان و خورشید می بینیم. در بعضی از این نوشته ها، مواردی وجود داشت که بررسی پدیده های آسمانی را با افسانه ها و اعتقادات مردمان آن دوره از تاریخ، آمیخته می کرد و علی رغم پیش بینی های درست، نمی توانست باعث متقاعد شدن آیندگان شود.البته در این دوران فیلسوفانی همچون تالس هم بودند که تمامی تلاش خود را برای دور ماندن از دلایل ماورالطبیعه می کردند. به خاطر همین تلاش ها در بسیاری از منابع تاریخی به تالس لقب نخستین چهرهٔ علم را داده اند. یکی کارهای مهم وی در حوزه ستاره شناسی، پیش بینی خورشیدگرفتگی در سال 585 قبل از میلاد مسیح است.
از همین دوره بود که شاخه ای از فلسفه جدا شد که نام آن را فلسفه طبیعی نهادند و سالیان طولانی ادامه یافت. تا حدودا در قرن هفدهم میلادی که دوباره با حضور چهره های بزرگ و برجسته ای همچون آیزاک نیوتن و گوتفرید لایبنیتس می رفت که دوباره تحولی عظیم در علم و نحوه نگرش به آن مخصوصا در ریاضیات و فیزیک ایجاد شود. با چاپ شدن کتاب نیوتن در سال 1687 با نام
THE PRINCIPIA- Mathematical Principles of Natural Philosophy (همانطور که پیداست همچنان از عبارت فلسفه طبیعی در عنوان آن استفاده شده) تقریبا این نوع نگرش به فیزیک و ریاضیات به پایان راه خود رسید و نیوتن و همکاران وی در قرن هفدهم میلادی، نحوه نگرشی نو به طبیعت را بنیان گذاری کردند که امروزه به فیزیک کلاسیک معروف است.البته ذکر این نکته الزامی است که این جنبش، قبل از قرن هفدهم، با تلاش دانشمندانی چون گالیلئو گالیله، نیکلاس کوپرنیک و یوهان کپلر آغاز شده بود و در زمان نیوتن به اوج خود رسید.
پس از قرن هفدهم، فیزیک و ریاضیات با سرعت قابل توجهی توسعه یافتند و دانشمندان زیادی در شاخه های مختلف این دو علم، توانستند پاسخ بسیاری از پرسش های خود را بیابند. این روند تا قرن نوزدهم ادامه داشت. جامعه فیزیکدانان در قرن نوزدهم، عموما گمان می کردند که با کشفیات جیمز کلرک ماکسول در حوزه الکترومغناطیس و معادله بندی چگونگی ایجاد شدن میدان الکتریکی و مغناطیسی، توسط بارها و جریان های الکتریکی، فیزیک به نقطه تکامل خود رسیده و دیگر هیچ پدیده طبیعی وجود ندارد که نتوانند آن را توجیه و پیش بینی کنند. اما در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود که پدیده هایی توسط برخی از فیزیک دانان مشاهده شد که با علم فیزیک آن زمان قابل توضیح نبود و یا اگر توضیحی ارائه می شد، در آن تناقض هایی وجود داشت. در این زمان بود که فیزیک دانان تقریبا به دو دسته تقسیم شدند.دسته ای سردمدار پایه گذاری فیزیکی جدید که در آن اشکالات و کاستی های فیزیک کلاسیک جبران شده باشد، بودند و دسته ای سر سختانه در مقابل هر گونه تغییر مقاومت می کردند و می کوشیدند که پدیده های جدید را با همان فیزیک کلاسیک ( یا نیوتنی ) توضیح دهند. سر انجام ماکس پلانک بر پایه تلاش های دانشمندان قبل خود همچون رابرت هوک، کریستیان هویگنس ، توماس یانگ و لئونارد اویلر توانست نظریه مکانیک کوانتومی را ارائه دهد و همین طور آلبرت اینشتین توانست نظریه نسبیت را ارائه و با موفقیت از آن دفاع کند. در همین سال ها بود که فیزیک دانان پذیرفتند، با وجود اینکه فیزیک کلاسیک در حوزه مورد بحث خود ( که عموما پدیده هایی آزمایش پذیر بودند )خالی از هرگونه خطا است، امــــا نیاز به ایجاد شاخه ای جدید در علم فیزیک با نام فیزیک نوین است. پس از آلبرت اینشتین، تئوری مکانیک کوانتومی و همچنین فیزیک اتمی با تلاش دانشمندان بزرگی چون ورنر کارل هایزنبرگ، اروین شرودینگر، ولفگانگ پائولی و پل دیراک هر روز کامل تر شد و این تکامل روز افزون علم فیزیک، تا به امروز در ده ها گرایش و شاخه ادامه دارد.
برچسب : نویسنده : حسين نوريان physics1 بازدید : 181